چهارشنبه 87 آذر 13 , ساعت 9:5 عصر
اگر قرآن بر کوهها نازل مى شد از هم مى شکافتند!.
در تعقیب آیات گذشته که از طرق مختلف براى نفوذ در قلوب انسانهااستفاده مى کرد, و مسائل سرنوشت ساز انسانها را در زنده ترین صورتش بیان نموددر این آیه که به همه آیات قرآن مجید است پرده از روى این حقیقت برمى دارد که نفوذ قرآن بقدرى عمیق است که اگر بر کوهها نازل مى شد آنها را تکان مى داد, اماعجب از این انسان سنگدل که گاه مى شنود و تکان نمى خورد!.نـخـسـت مـى فـرمـایـد: ((اگر این قرآن را بر کوهى نازل مى کردیم مى دیدى در برابرآن خاشع مى شود, و از خوف خدا مى شکافد)) (لو انزلنا هذا القرآن على جبل لرایته خاشعا متصدعا من خشیة اللّه ).
((و ایـنـهـا مـثالهائى است که براى مردم مى زنیم شاید در آن بیندیشید)) (وتلک الا مثال نضربها للناس لعلهم یتفکرون ).
بـعضى این آیه را بر ظاهرش حمل کرده اند و گفته اند: تمام موجودات این جهان , از جمله کوهها, بـراى خـود نوعى درک و شعور دارند و اگر این آیات بر آنها نازل مى شد به راستى از هم متلاشى مى شدند, گواه این معنى راآیه 74 سوره بقره مى دانند که در توصیف گروهى از یهود مى گوید: ((سـپـس دلـهـاى شما بعد از این ماجرا سخت شد, همچون سنگ ! و یا سخت تر! چرا که پاره اى از سنگها مى شکافد و از آنها نهرها جارى مى شود, و پاره اى از آنهاشکاف برمى دارد و آب از آن تراوش مى کند و پاره اى از خوف خدا به زیرمى افتد))!.
(آیـه )ـ در آیـات بـعـد بـه ذکر قسمت مهمى از اوصاف جمال و جلال خداـکه توجه به هریک در تـربیت نفوس و تهذیب قلوب تاثیر عمیق داردـ مى پردازد, وضمن سه آیه پانزده صفت و به تعبیر دیـگـر هـجـده صـفـت از اوصاف عظیم او رابرمى شمرد و هر آیه با بیان توحید الهى و نام مقدس ((اللّه )) شروع مى شود که انسان رابه عالم نورانى اسما و صفات حق رهنمون مى گردد.
مى فرماید: ((او خدائى است که معبودى جز او نیست , داناى آشکار و نهان است واو رحمان و رحیم است )) (هواللّه الذى لا اله الا هو عالم الغیب والشهادة هوالرحمن الرحیم ).
در ایـنجا قبل از هر چیز روى مساله توحید که خمیرمایه همه اوصاف جمال وجلال و ریشه اصلى معرفت الهى است تکیه مى کند, و بعد از آن روى علم و دانش او نسبت به غیب و شهود.
سپس روى رحمت عامه او که همه خلایق را شامل مى شود ((رحمن )) ورحمت خاصه اش که ویژه مؤمنان است ((رحیم )) تکیه شده , تا به انسان امید بخشد و او را در راه طولانى تکامل و سیر الى اللّه که در پیش داردیارى دهد.
(آیـه )ـ در ایـن آیه علاوه بر تاکید روى مساله توحید هشت وصف دیگرذکر کرده , مى فرماید: ((او خدائى است که معبودى جز او نیست )) (هواللّه الذى لا اله الا هو).
((حاکم و مالک اصلى اوست )) (الملک ).
((از هر عیب منزه است )) (القدوس ).
((به کسى ستم نمى کند)) و همه از ناحیه او در سلامتند (السلا م ).
سپس مى افزاید: او براى دوستانش ((امنیت بخش است ))(المؤمن ).
او حافظ و نگاهدارنده و ((مراقب (همه چیز) است )) المهیمن ).
((او قدرتمندى شکست ناپذیر است )) (العزیز).
((که با اراده نافذ خود هر امرى را اصلاح مى کند)) (الجبار).
سپس مى افزاید: ((و شایسته عظمت است )) و چیزى برتر و بالاتر از او نیست (المتکبر).
از آنجا که عظمت و بزرگى تنها شایسته مقام خداست این واژه به معنى ممدوحش تنها درباره او به کار مى رود و هرگاه در غیر مورد او به کار رود به معنى مذموم است .
و در پـایـان آیـه , بـار دیـگر روى مساله توحید که سخن با آن آغاز شده بود تکیه کرده , مى فرماید: ((خداوند منزه است از آنچه شریک براى او قرار مى دهند))(سبحان اللّه عما یشرکون ).
(آیـه )ـ و در آخـریـن آیـه سـوره در تـکـمـیل این صفات به شش وصف دیگراشاره کرده , چنین مى فرماید: ((او خداوندى است خالق )) (هو اللّه الخالق ).
((آفریننده اى بى سابقه )) (البارئ ).
((و صورتگرى )) بى نظیر (المصور).
و سـپـس از آنـجـا که اوصاف خداوند منحصر به این اوصاف نیست , بلکه اوصافش همچون ذاتش بى پایان است , مى افزاید: ((براى او نامهاى نیک است )) (له الا سما الحسنى ).
و بـه هـمـیـن دلـیل از هرگونه عیب و نقص , منزه و مبراست , ((و آنچه در آسمانهاو زمین است تـسـبـیـح او مى گویند)) و او را از هر عیب و نقصى پاک مى شمرند (یسبح له مـافى السموات والا رض ).
و سـرانـجام براى تاکید بیشتر, روى موضوع نظام آفرینش به دو وصف دیگر ازاوصافش که یکى از آنها قبلا آمد, اشاره کرده , مى فرماید: ((و او عزیز و حکیم است ))(وهو العزیز الحکیم ).
اولـى نشانه کمال قدرت او بر همه چیز, و غلبه بر هر مانع است , و دومى اشاره به علم و آگاهى از نظام آفرینش و تنظیم برنامه دقیق در امر خلقت و تدبیر است .
و بـه ایـن ترتیب در مجموع این آیات سه گانه علاوه بر مساله توحید ـکه دو بارتکرار شده ـ هفده وصف از اوصاف خدا آمده است بدین ترتیب :.
عالم الغیب و الشهاده رحمان رحیم ملک قدوس سلام مؤمن مهیمن عزیزـ جبار متکبر خالق بارئ مصور حکیم داراى اسما الحسنى کسى که همه موجودات عالم تسبیح او مى گویند.
و بـه این ترتیب , این آیات دست پویندگان راه معرفت اللّه را گرفته منزل به منزل پیش مى برد, از ذات پـاک او شروع مى کند, و بعد به عالم خلقت مى آورد, و بازدر این سیر الى اللّه از مخلوق نیز به سـوى خـالـق مى برد, قلب را مظهر اسما و صفات الهى و مرکز انوار ربانى مى کند و در لابلاى این معارف و انوار, او را مى سازد وتربیت مى نماید شکوفه هاى تقوا را برشاخسار وجودش ظاهر ساخته و لایق قرب جوارش مى کند.
آیـات آخـر ایـن سـوره آیـاتى است فوق العاده باعظمت و الهام بخش ;? درحدیثى از رسول خدا(ص ) مى خوانیم : ((هرکس آخر سوره حشر را بخواند, گناهان گذشته و آینده او بخشوده مى شود))!.
((پایان سوره حشر)).
سوره ممتحنه [60].
این سوره در ((مدینه )) نازل شده و داراى 13 آیه است .محتواى سوره :.
این سوره در حقیقت از دو بخش تشکیل مى گردد:
نوشته شده توسط آیین2 | نظرات دیگران [ نظر]