سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هرچه بدان بسنده کردن توان ، بس بود همان . [نهج البلاغه]
 
سه شنبه 87 دی 3 , ساعت 6:53 عصر

دوراندیشی قرآن

قرآن کریم برای جلوگیری از چنین خطرها و آسیب‌هاست که برحجاب و پوشش کامل و دوری از نگاه نااهلان تاکید می‌ورزد و در بیان فلسفة حجاب می‌فرماید:

(یا ایها النبی قل لازواجک و بناتک و نساء المؤمنین یدنین علیهن من جلابیبهن ذلک ان بعرفن فلا یؤذین)؛ از پیامبر به زنان و دختران خود و زنان مومنان بگو: پوشش‌های خود را بر خود فرو افکنند. این برای آن که به اهل عفاف و حریت- شناخته شوند و مورد آزار قرارنگیرند، بهتر است.

مراد از «جلباب»- که مفرد جلابیب است- چادر و مقنعه بلندی است که زن سر، مو، گردن و سینة خود را با آن می‌پوشاند. این آیه کریمه به حقیقت‌های پرارزشی اشاره می‌کند:

اولاً: لازمة ایمان زن‌ها، استفاده از حجاب و پوشش عفیفانه است که با آن به اهل صلاح و پاکدامنی و حریت شناخته شوند.

ثانیاً: حجاب نشانة عفت، پاکی و شخصیت ارزشمند است و در مقابل، بی‌حجابی و بدحجابی و نمایاندن اعضای بدن، نشانة بی‌عفتی و یا ضعف عفت و شخصیت است.

ثالثاً: از ثمره‌های اجتماعی عفاف و حجاب، تامین امنیت و حفظ زن از تعرض هوس‌بازان و باندهای فساد، فریب و اغفال است، چه این که رعایت حجاب کامل اسلامی بیان‌کنندة آن است که اینجا حریم عفت و انسانیت بوده، چشم نظربازان و دست تجاوز پیشگان به آن نرسد. اما بی‌توجهی به این فرمان خداوند، در عین حال که گناه و بی‌ادبی در محضر اوست، گواه آن است که اینجا جلوه‌گاه شهوت و هوس و منظر چشم‌های آلوده و چه بسا مزرعة هرزه‌گران است.

از این رو ابهت، وقار و عظمت بانوان عفیف و محجبه باعث می‌شود که افراد بیمار دل جرأت اغفال و تعرض یا ایجاد مزاحمت برای آنان نیابند، بلکه متوجه و متعرض زنانی می‌شوند که کیفیت پوشش و رفتار آنان عفیفانه و از روی وقار نیست و عملاً خود را برای دست‌یابی افراد هوس باز آماده می‌کنند و بازیچه انحراف‌های مزحمان قرار می‌دهند.

هم‌چنان که در آیه دیگر ضمن تحریم سخن گفتن زن با لحن هوس‌انگیز و طمع‌پرور، فلسفة آن را طمع کردن بیمار دل و شهوت‌پرست ذکر می‌فرماید: (فیطمع الذی فی قلبه مرض).

براین اساس در فرهنگ آسمانی قرآن آن چه که باعث حرص و ولع شهوانی و مایه طمع و تجاوز جنسی می‌شود، رفتارهای هوس مآبانه و پوشش‌های غیرعفیفانه زن است نه ممنوعیت‌های منطقی و محدودیت‌های مصونیت آفرین مثل حجاب و وجود حریم میان زن و مرد. بدین ترتیب قرآن کریم خط بطلان برشعار فریبنده «الانسان حریص علی ما منع» برای توجیه لاقیدی و خودنمایی زنان، می‌کشد.

پس می‌توان گفت زنان و بانوان عفیف و باحجاب از چنان نیروی بازدارنده‌ای برخوردارند که تجاوزپیشگان و چشم‌چران‌ها را از حریم منزلت والای خویش می‌رانند و آنان را از چشم طمع و خواست‌های شیطانی باز می‌دارند، اما زنان بی‌حجاب و بدحجاب با نمایش جاذبه‌های فریبنده و شهوت‌انگیز، افراد هرزه و شهوت‌طلب را به سمت خود می‌کشانند و از این طریق عامل فساد و تباهی‌های غیرقابل کنترل می‌شوند و این همان قانون: «السنخیه عله الانضمام و عدم السنخیه عله النفور»؛ سنخیت و شباهت، علت و سبب جذب است و عدم سنخیت و تشابه عامل نفرت و دفع «کبوتر با کبوتر باز با باز/کند هم‌جنس با هم‌جنس پرواز».

همین امر برای زنان جویای حقیقت و سعادت کافی است برای این که به حقانیت و عظمت حجاب کامل اسلامی و پستی و بطلان بی‌بندوباری و بدحجابی آگاهی یابند و در سایة این معرفت و عمل بدان، در سعادتمندی زندگی کنند.

برهمین اساس در کشورهای غربی، باوجود کانون‌های فحشا، احساس عدم امنیت و آرامش زنان و تجاوز جنسی به آنها از بزرگ‌ترین معضلات و مشکلات روانی-اجتماعی آنان است و روز به روز به صورت فزاینده ادامه دارد. جالب آن است که در همین کشورها میزان کاهش تجاوز به عنف و جنایت‌های جنسی در فصل‌های سرد و زمستان، که زن‌ها از لباس‌ها و پوشش‌های بیشتر استفاده می‌کنند و اندام‌هایشان کمتر قابل مشاهده است، بسیار چشم‌گیر و قابل توجه است.

بنابراین در کنار عقل و وحی، بشر عادی هم به وسیلة تجربع و مشاهده دریافته که عامل ناامنی زنان در جامعه آن است که زنان ارزش، عظمت و حقیقت خود را در بعد مادی و جسمی خلاصه نموده و با عرضه و نماش جاذبه‌ها و زینت‌های خدادادی و دیگر امور منافی عفت، از یک سو استعدادها و توانایی‌های خود را زنده به گور کرده و با ساختن یک شخصیت کاذب و افسانه‌ای برای خود، به زندگی ر‌ؤیایی پرداخته‌اند، و از دیگر سو باعث تحریک و طغیان غریزه‌جنسی مردان و تخریب دل‌ها، استعدادها و توانمندی‌های آنان می‌شوند و در نهایت جسم و روانشان را تباه و اخلاقشان را فاسد می‌کنند.

امام صادق(ع) به شیعیان خود سفارش می‌کند:

مبادرت کنید به آموزش حدیث و دین نسبت به نوجوانان خود، قبل از آن که مرجئه و گروه منحرف برشما پیشی بگیرند.

این موضوع در عصر ما اهمیت فراوان دارد، چرا که یکی از هدف‌های اصلی استکبار جهانی، فاسد کردن جوانان و نوجوانان و حتی کودکان است که با وسایل مدرن و پیشرفته و روش‌های مختلف و حربه‌های شیطانی خویش، امواح کوبنده، فساد و انحرافات را در جامعه ایجاد کرده است.

اما متاسفانه عده‌ای از مردان نسبت به زنان خود و والدین در قبال فرزندان خویش احساس مسئولیت نکرده و آنان را به حال خود رها کرده‌اند و چه بسا بسیاری از خود مردان و والدین در اثر تفکرات باطل و منافی فطرت و شریعت، عامل لغزش‌ها و تباهی‌های همسران و فرزندان خویش می‌شوند که امروزه کاملاً مشهود است؛ چنانکه بی‌بندوباری و بدحجابی زنان و دختران- که در جامعة ما رو به افزایش است و به سمت بی‌حجابی و کشف کامل حجاب می‌رود و بعضی از جوانان و نوجوانان را در منجلاب فساد انداخته است- گویای این مطلب است.

مردان، پدران و مادرانی که ارتباطشان با معارف دینی و آیین خداوندی ضعیف است و اسلام را منحصر به چند رکعت نماز و روزه و حج خشک و بی‌روح و امثال آن پنداشته‌اند و نه آیین کاملی که برای تمام شئون انسان و زندگی دستورالعمل داده و پای‌بندی به آنها ضامن سعادت و خوشبختی انسان در دنیا و آخرت می‌شود، در تعلیم و تربیت صحیح اسلامی و پرورش استعدادهای فطری و تغذیه روحی خود، همسر و فرزندان کوتاهی و بی‌توجهی نموده و بیشتر به جنبة جسمانی و تامین نیازهای مادی و یادگیری علوم روز توجه می‌کنند و در نتیجه خود و خانواده را از کمالات معنوی و اخروی محروم کرده و غالباً به آتش فسادها و آلودگی‌ها گرفتار شده و یا می‌شوند.

حتی بسیاری از انها با دست خویش زمینه‌های انحراف و آلودگی به فحشا را برای فرزندان خود فراهم می‌نمایند؛ مثل تهیة فیلم‌های مستهجن ویدئویی، آنتن ماهواره، امکانات سوء استفاده از اینترنت، شرکت در مجالس لهو و لعب و هم‌نشینی با اهل هوس که به فرمودة حضرت علی‌(ع) فراموش خانة ایمان و محل حضور شیطان است.

خانواده‌های خودنما و بدحجاب از مصادیق روشن این گونه خانواده‌ها می‌باشند وگرنه استقلال فکری خود را در برابر الفاظ شیک و خیالات باطل از دست نداده و ارزش‌های والای خود را به دست فراموشی نمی‌سپردند و شخصیت خود یا همسر خویش را در حد کالای مادی یا عروسک تنزل نمی‌دادند.

این در حالی است که در فرهنگ وحی پیدایش جسم را به خاک و گل و آب متعفن و آفرینش روح را به خداوند نسبت داده است؛ همچنان که به هنگام سخن از خوردن و تامین نیازهای جسمی و مادی، آدمی را در کنار حیوانات برده، اما به هنگام سخن از بلندای مقام روح رشد یافته، آن را در کنار نام مقدس خود و ملائکه بع عظمت یاد می‌فرماید.

 

بیرون رفتن از منزل

امام جعفرصادق(ع) می‌فرماید:

«ان رجلا من الانصار علی عهد رسول الله(ص) خرج فی بعضی حوائجه و عهد الی ارماته عهدا ان لا تخرج من بیتها حتی یقدم، قال و ان اباها مرض. فبعث المراه الی رسول الله(ص)، فقالت: ان زوجی خرج و عهد الی ان لااخرج من بیتی حتی یقدم و ان ابی مرض، افتامرنی ان اعودع فقال(ص): لا، اجلسی فی بیتک واطیعی زوجک قال: فمات فبعثت البه فقالت: یا رسول الله(ص) ان ابی قدمات فتامرنی ان احضره؟ فقال(ص): لا اجلسی فی بیتک

لیست کل یادداشت های این وبلاگ